عنوان: طراحی کتاب «کلیدها»
سعید باباوند
سال تولد: ۱۳۵۸
سال طراحی: ۱۳۹۴
تکنیک: افست
درباره‌ی اثر
احتمالا کار را سال 93 سفارش گرفتم. یک‌سالی ماند تا دستم برود به کار. 94 طراحی تمام شد اگر چه به ظاهر کار ساده‌ای بود. یک‌سال بعد هم رفت زیرچاپ. ناشر اولی قبول نکرد. گفته بود طراح خودم باید جلدش را بکشد و شاعرِ صاحب اثر هم پاسفت کرد و کار را داد به «فصل پنجم» که ناشر تخصصی شعر است و البته رسمش نیست همچو طراحی‌هایی، اما با زور و تو بمیری و من بمیرم چاپ و البته بسیار هم استقبال شد. رفیق همدلِ شاعرم سیدرسول پیره که حقیقتا دوستش دارم و شعرش را دوست دارم و از سر همین دوست داشتن هر بار کارهایش یک‌سالی طول می‌کشد که بشود چند خط‌خطی ساده اما برآمده از عمق جانم، هر کجا که نقدی نوشته می‌شد در مطبوعه‌ای و جریده‌ای، و یا جلسه‌ی رونمایی‌ای گرفته می‌شد، برایم خط و خبرش را می‌فرستاد که کلی به‌به و چه‌چه کرده‌اند از گرافیک و طراحی کار و سربند همین کتاب دونفر شاعر دیگر آمدند سروقتم که کتابشان را (ونه جلد کتاب را به‌تنهایی) طراحی کنم و البته چون طاقت چندماه انتظار را نداشتند، سلوکمان نشد و کار در حد طرح جلد برگزار شد. حالا که هی دارم هندوانه می‌دهم زیر پر خودم این را هم اضافه کنم که چند روز پیشتر داشتم تندتند خیابان انقلاب را می‌رفتم و تلفنی با مشتری حرف می‌زدم که استاد و شاعر محجوب و محبوب؛ محمدی نیکو را دیدم و چاق‌سلامتی که خیلی سال بود جلای وطن کرده بود و دیداری نشده بود. در همان سه دقیقه وسط بوسیدن و احوال‌پرسی و صدای مشتری که کار را فلان و بهمان کن، درامد که کارت را می‌بینم و کتاب رسول پیره چه خوب شده بود و به آقای میان‌سالی که همراهش می‌رفت و ظاهرا ناشر بود، کلی تعریف کرد از من. می‌خواهم بگویم کاری که یک ناشر رد کرد و با کلی والذاریات آن یکی چاپ کرد، به دست اهلش که رسید حسابی پسندیده شد.
کار ایده‌ی ساده‌ای دارد؛ کتاب بدل شده به خانه. اسمش کلیدها بود اما به جای این‌که دسته کلید بگذارم روی جلد کلیدهای برق را گذاشتم. روی جلد کتاب اتاق پذیرایی است و بعد می‌رویم توی فضاهای دیگر خانه. هر صفحه یک جایی از خانه است. اتاق خواب و حیاط و آشپزخانه و راه‌روها. با دیوارهای کاغذشده یا کچی یا سیمانی. یکی برای شناسنامه و دیگری برای فهرست و الخ. آن کلیدهایی هم که شاعر فکر می‌کرد روی جلد می‌نشیند رفت توی صفحه تقدیم‌نامه. یعنی چیزی افزوده شد به معنای کتاب. شعرها خوب و عالی بودند اما من به عنوان طراح چیزی جدید که همان کانسپت خانه باشد را همراه شعرها کردم. والسلام.
درباره‌ی طراح
سعید باباوند؛ متولد 1358/ دانش‌آموخته‌ی نقاشی/ طراح گرافیک، منتقد، مدیرهنری و آموزگار گرافیک
مدیریت هنری و یا طراحی برای بیش از 50 نشریه، انتشارات و مرکز فرهنگی و هنری را در کارنامه خود دارد. همچنین در نزدیک به 30 نمایشگاه، سالانه و دوسالانه شرکت کرده است.